برای تک نهال زندگی ام

گردش علمی!

1393/6/29 16:49
نویسنده : مامی
220 بازدید
اشتراک گذاری
نازنین پسر مامان یه مدته مدیده که تو فاز انواع و اقسام ماشینه مخصوصا اگه ماشن سنگین و تراکتور و میکسر و علی الخصوص اتوبوس باشه!!! اواسط شهریور به اتفاق دوست مامانی رفتیم شمال و اون تو پیله کردی که میخوای اتوبوس سوار شی... از اونجایی که فرصت زیادی نداشتیم مامان قول داد برگشتنی تو رو ببره اتوبوس سواری و این شد که در یک عصر دل انگیز به اتفاق مامان سوار بر اتوبوس به آرزوت رسیدی وقتی سوار شدی اینقدر خوشحال بودی که مدام با چهره ای که لبخند رضایتی بر اون نقش بسته بود به مامان نگاه میکردی... خلاصه اینکه ب چهره کنجکاو داخل و بیرون اتوبوس و نگاه میکردی و مرتب از مامانی میپرسیدی مامان ...این چیه؟....مامان اون چیه؟ از سفر برات بگم که از اونجایی که عاشق آب هستی بسیار بهت خوش گذشت و وقتی میرفتیم دریا تا زمانی که خودت کامل خسته میشدی جازه آب بازی داشتی..کلی ماسه بازی و ساختن چاله فضایی و ...و پروژه ات بود شکر خدا اشتهات هم خ عالی شده بود...قایق سواری و تا تاب و سرسره و ...هم که فراوون داشتی کوچولوی نازنینم مامان دوس داره همیشه کنار تو باشه برا همین این چن روز در کنار تو برام عالی بود ...باید بیام و عکس هات و هم بذارم اگه خدا بخواد
پسندها (1)

نظرات (0)